اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۳۸۶

۱

در خیال وصل جفا پیشه من است

فکر محال بین که در اندیشه من است

۲

ای آنکه سنگ جور بمستان خود زنی

قصدت شکستن دل چون شیشه من است

۳

دشمن بسوزن مژه خار از دلش کشی

این خار خار در رگ و در ریشه من است

۴

من آن سگم که شیر فلک رشک من برد

از آن شرف که کوی تو سر بیشه من است

۵

ترسم که قصه لب شیرین چو کوهکن

بیخ مرا کند که زبان تیشه من است

۶

اهلی مرا زعشق جوانان گزیر نیست

من پیر بت پرستم و این پیشه من است

تصاویر و صوت

نظرات