
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۳۹۵
۱
شادم اگرچه خاطرم اندوهگین ازوست
کم شادی ییست این که دل من حزین ازوست
۲
بر ما نظر بگوشه چشمی نمیکند
ما را اگرچه چشم وفا بیش ازین ازوست
۳
او قصد کشتن از پی ناکامی ام کند
غافل ازین که کام دل من همین ازوست
۴
در حسن کی به خرمن گل نسبتش رواست
خورشید من که خرمن خوشه چین ازوست
۵
آن پاکدامن آینه اش بی غبار باد
کاین پاکدیده را نظر پاک بین ازوست
۶
اهلی بهوش باش که در جام گردش است
زهر هلاک و دل طمعش انگبین ازوست
نظرات