
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۱۳
۱
معلم را بگو فریاد از آن شوخ
ز شوخی کشت شهری داد از آن شوخ
۲
ازین شیرینی گفتار ترسم
که صد شیرین شود فرهاد از آن شوخ
۳
جفایی میکند کز صد وفا به
از آن با صد غمم دلشاد از آن شوخ
۴
به یادش میخورم صد کاسه خون
به هر مجلس که آرم یاد از آن شوخ
۵
سرای مهر را اهلی بنا کرد
بنای جور شد بنیاد از آن شوخ
نظرات