اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۴۲۵

۱

خلق از سگت نه از بد دشمن فغان کنند

دشمن چه سگ بود گله از دوستان کنند

۲

ز نار عشق رشته جان شد مرا چو شمع

بر خود نبسته ام که مرا منع از آن کنند

۳

دانم یقین نه مستی و از عشوه آندو چشم

ترسم که با یقین خودم بد گمان کنند

۴

خوبان بروی ما نگشایند در مگر

روزی که نوبهار جوانی خزان کنند

۵

مرغ دل از بتان نبرد ره بزیرکی

کاین قوم صید دل نه به تیر و کمان کنند

۶

اهلی ز وصف آن شکرین لب غریب نیست

گر طوطیان حدیث تو ورد زبان کنند

تصاویر و صوت

نظرات