
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۳۵
۱
خوبان که نیش بر جگر ریش میزنند
نوشی نمیدهند چرا نیش میزنند
۲
خار از دلم به زخم زبان کی برون شود؟
بیهوده سوزنی به دل ریش میزنند
۳
در حیرتم که ماهوَشان از چراغِ حُسن
آتش چرا به خرمن درویش میزنند
۴
ره بر بتان به عقل که بندد؟ که این سپاه
اول به عقل مصلحتاندیش میزنند
۵
پیش سگان او که ملک در حساب نیست
بیگانه مردمی که دم از خویش میزنند
۶
اهلی صبور باش که مرهمپذیر نیست
زخمی که گلرخانِ جفاکیش میزنند
تصاویر و صوت

نظرات