
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۴۶
۱
گر حسن و دلبری بتو مهپاره داده اند
چشمی بماهم از پی نظاره داده اند
۲
آندم که خورده اند دو لعل تو خون ما
یک جرعه هم بنرگس خونخواره داده اند
۳
ما کشته توایم و ترا از برای ما
این نخل قامت و گل رخساره داده اند
۴
آن ساقیان که باده مقصود میدهند
خون دلی بعاشق بیچاره داده اند
۵
اهلی هلاک نیستی و بی نشانی
کانجا نشانش از دل آواره داده اند
نظرات