اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۴۶۰

۱

ایکه رخسارت ز روی لاله آب و رنگ برد

دامن پاک تو از آیینه دل زنگ برد

۲

کوهکن در کوه جوی شیر اگر بردی چه شد

چشم خون افشان من صد جوی خون در سنگ برد

۳

کعبه وصلت بپای سعی من بس دور بود

جذبه عشق توام هر لحظه صد فرسنگ برد

۴

او که بود از شیر مردی پارسایی دعویش

تا نگه کرد آهوی چشمت دلش از چنگ برد

۵

ناله دلسوز اهلی را که داند شرح کرد؟

زان که شد دیوانه هرکس بدین آهنگ برد

تصاویر و صوت

نظرات