
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۶۱
۱
قومی نشسته با تو و می نوش میکنند
قومی برون در سخنی گوش میکنند
۲
من خود هلاک آنکه ز دورت نظر کنم
مردم خیال بوسه و آغوش میکنند
۳
آه و فغان بر آرم از این سنگدل بتان
زین جورها که با من خاموش میکنند
۴
من آن شهید غرقه بخونم که چون مگس
خیل فرشته بر سر من جوش میکنند
۵
حاشا که در بتان نبود شیوه وفا
اهلی منال کز تو فراموش میکنند
نظرات