
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۷۷
۱
وصل ما یکنفس از روی نکویی باشد
بلبل از صحبت گل مست ببویی باشد
۲
زندگی چیست کناری و لبی بوسیدن
خاصه آنهم بکنار لب جویی باشد
۳
دشمنم طالع خویش است که یارم سازد
هر کجا سنگدل عربده جویی باشد
۴
با همه سازم و از خوی تو سوزم که چرا
بخلاف همه کس عادت و خویی باشد
۵
گرچه اهلی بسخن بلبل سیرین نفس است
گرنه ذکر تو کند بیهده گویی باشد
نظرات