
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۴۸۳
۱
کی از لعل تو جان من بیک دیدن بیاساید
بیا لب بر لب من نه که جان من بیاساید
۲
ترا کاین گلشن خوبی بود از رخ چه کم گردد
گر از نظاره مسکینی ازین گلشن بیاساید
۳
تو در آسایش عیشی مدام از خرمن خوبی
بهل تا خوشه چینی هم ازین خرمن بیاساید
۴
چو بخت سبزت ایشمشاد قد داد این سرافرازی
سزد کز سایه ات خلقی به پیرامن بیاساید
۵
کنون کز عاشقی کارم همه عمرست خون خوردن
عجب گر جان من یکدم ز خون خوردن بیاساید
۶
جهان تیره را اهلی، که خواهد بی پریرویان
مگر دیوانهای خواهد که در گلشن بیاساید
تصاویر و صوت

نظرات