
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۵۰۲
۱
چو دل بوصل نهم جور یار نگذارد
چو یار رحم کند روزگار نگذارد
۲
کنار من فلک از گریه خون کند جیحون
که آرزوی دلم در کنار نگذارد
۳
تو غنچه لب چو شکفتی ز دست من رفتی
چو گل شکفت کس اورا بخار نگذارد
۴
سموم هجر تو خواهم که تشنه لب میرم
مگر برحمت خود کردگار نگذارد
۵
به بیقراری اهلی رقیب کرد قرار
ولی فلک همه بر یک قرار نگذارد
نظرات