
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۵۰۵
۱
سگ آن طیب انفاسم که رشک مشک چین باشد
نسیمی کز چنان گلزار خیزد اینچنین باشد
۲
چنان از شوق او مستم که یکسان است پیش من
اگر در غایت یاری اگر در عین کین باشد
۳
وصال مار اگر جویم حریفی بوالهوس باشم
من و گنج خیال او وصال من همین باشد
۴
از آن لب بسته ام دایم کزین آتش که من دارم
نفس گر میزنم ترسم که آه آتشین باشد
۵
حریف عاشقان اهلی نه از راه سلامت شد
ملامت کش کسی باشد که با همنشین باشد
تصاویر و صوت

نظرات