
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۵۱۹
۱
محرومی ما جز گنه بخت نباشد
ورنی دل کس نیز چنین سخت نباشد
۲
گر در سر و سامان زدم آتش مکنم عیب
آنرا که جگر سوخت غم رخت نباشد
۳
هرگز نپذیرد رقم نقش محبت
هر سینه که چون آینه یک لخت نباشد
۴
از شوق تو در سر هوس خاک نشینی است
آنرا که سر تاج و دل تخت نباشد
۵
از تیرگی بخت شدی اهلی از او گم
یارب که کسی چون تو سیه بخت نباشد
نظرات