
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۵۲۴
۱
بر من از دورش به نوبت ساغر می میرسد
نوبت ما یارب از دور فلک کی میرسد
۲
مرهمی تا کی رسد بر ریش دل از لعل او
حالیا زان غمزهام زخم پیاپی میرسد
۳
عاشق لبتشنه را از ساقی دور فلک
دیده پرخون میشود تا جرعهای می میرسد
۴
در تحمل جان سخت من چو سنگ خاره است
زین همه سختی که بر جان من از وی میرسد
۵
باد اگر بر استخوانم میوزد از سوز دل
آتش سوزنده را مانَد که بر نی میرسد
۶
صبر کن از زخم دل اهلی که آن ابروکمان
مرهمی گر مینهد صد ناوک از پی میرسد
تصاویر و صوت

نظرات