اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۵۲۸

۱

چون ننالم که ز عشقم همه بیداد رسد

بجز از ناله زارم که به فریاد رسد

۲

صورت چین که به آرایش نقاش کسی است

کی بزیبایی آن حسن خدا داد رسد

۳

مرهمی نه بدل از خنده شیرین ورنه

از ترشرویی شیرین چه بفرهاد رسد

۴

شاخ طوبی نتواند به تو ایشیخ رسید

چکند شاخ گیاهی که بشمشاد رسد

۵

با غم روی تو آسوده و مجموع دلم

آه گر زلف پریشان تو با باد رسد

۶

آه من خاطر مجموع پریشان سازد

دور باد آنکه بدان سرودل آزاد رسد

۷

زهر چشمی بنما اهلی دلسوخته را

تا بیک چشم زدن در عدم آباد رسد

تصاویر و صوت

نظرات