
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۵۴۳
۱
نه آه از جان زار من برآمد
که دود از روزگار من برآمد
۲
ربودند از من مجنون غزالی
که عمری در کنار من برآمد
۳
مگر باد صبا ز آن سو گذر کرد
که مشکین بوی یار من برآمد
۴
عجب نبود که گرد از من برآمد
چنین کز جا سوار من برآمد
۵
خوشم اهلی کزین مژگان خونریز
گلی آخر ز خار من برآمد
تصاویر و صوت

نظرات