اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۵۵۷

۱

عشق گنجینه اسرار الهی باشد

گر بدین گنج رسی هر چه تو خواهی باشد

۲

نسبت عاشق و معشوق ز یکرنگی خاست

کهرُبا میل کهش از رخ کاهی باشد

۳

هر که از نامه دل حرف غم غیر بشست

تا قیامت خجل از نامه سیاهی باشد

۴

از فلک پایه معراج جمال تو گذشت

این کجا مرتبه یوسف چاهی باشد

۵

خون ما کز مژه ریزی اگر انکار کنی

هر سر موی زبانی به گواهی باشد

۶

همه از بحر غمت جان بسلامت بردند

کشتی ماست که مایل به تباهی باشد

۷

دایم از عکس رخش در دل اهلی نور است

شمع من نور الهی است الهی باشد

تصاویر و صوت

نظرات