اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۵۵۹

۱

ای تازه گل که بوی خوشت دم ز روح زد

خرم کسی که با تو شراب صبوح زد

۲

در حیرتم که خاک درت از چه گل نساخت

اشکم که تخته بر سر طوفان نوح زد

۳

ای میفروش در بگشا جرعه یی ببخش

کاین در کسی که زد بامید فتوح زد

۴

ناصح برو که دست بهر کس نمیدهد

کوی قبول توبه که دست نصوح زد

۵

اهلی که مرده بود زغم زنده شد که باز

راه کهن بتازه جوانی چو روح زد

تصاویر و صوت

نظرات