اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۵۷

۱

ای بی‌تو از خون بسته گل مژگان من بر خارها

خار است دور از روی تو در چشم من گلزارها

۲

هرچند کز آب بقا باشد خضر دور از فنا

بیند شهیدان تو را میرد ز حسرت بارها

۳

خوش پای داری آنچنان کز دیدن آن ناتوان

سازند چون صورت بتان جا بر سر دیوارها

۴

تا حال جان از شیونم دانی یکایک ای صنم

قانون صفت دارد تنم از رشته جان تارها

۵

کار تو ناز و دلبری کار دل ما خون‌خوری

ماییم و عشقت ای پری داریم با هم کارها

۶

زخم تو دارم متصل در سینه ای پیمان‌گسل

من چون زیم آزرده‌دل با این همه آزارها

۷

اهلی ز شوق گل‌رخان چون گل بود آشفته‌جان

گل در چمن جامه‌دران او در سر بازارها

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۱۰۷

نظرات