اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۵۹۳

۱

تا من از مادر نزادم غم که زاینده شد

تا نمیرم آتش دوزخ نخواهد زنده شد

۲

کی ببوی وصلت از باد هوا خواهد شکفت

غنچه دل کز نهال زندگی بر کنده شد

۳

عیب من کرد آنکه حسنت پرده جانش درید

پیش یوسف مدعی از دست خود شرمنده شد

۴

تا نیفتد پرتو خورشید همت بر یکی

سایه اش بر کس نخواهد چون هما فرخنده شد

۵

شد بدرویشی قبول بندگی اهلی ز دوست

نیکبخت اینجا کسی باشد که بی زر بنده شد

تصاویر و صوت

نظرات