اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۶۱۴

۱

تهیست کشتی می عمر از آن بغم گذرد

بیار باده که کشتی بخشک کم گذرد

۲

در آتش که منم همدمی کجا یابم

مگر صبا بمن از غایت کرم گذرد

۳

وفا ز تنگ دهانان مجو که اینمعنی

حکایتی است که در عالم عدم گذرد

۴

دلا، به نیک و بد دهر صبر کن کآخر

غم حبیب و جفای رقیب هم گذرد

۵

قدم ز عالم هستی برون زدی اهلی

کجاست مرد رهی کز تو یکقدم گذرد

تصاویر و صوت

نظرات