اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۶۳

۱

دل اگر زغم خروشد چه غم از خروش اورا

که فغان دردمندان نرسد بگوش اورا

۲

دل من زنوش آن لب نرسد بکام هرگز

مگر از کسی که داد این لب همچو نوش اورا

۳

اگر ای عزیز یوسف به منش نمی فروشی

به زکات حسن باری ز نظر مپوش او را

۴

دل من چو دجله خون نکند چگونه طوفان

که هوای دوست آرد همه دم به جوش اورا

۵

زفغان این پریشان چه شو چو زلف درهم

که زخ تو کرد غارت دل و صبر و هوش اورا

۶

دل زار من چو بلبل به فغان میار ای گل

که زبان اگر گشاید، که کند خموش اورا

۷

چو غلام تست اهلی مفروش و گر فروشی

پی پاسبانی در به سگان فروش او را

تصاویر و صوت

نظرات