اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۶۴۸

۱

من مجنون نمی یابم کسی محرم به حال خود

بیار آینه تا گویم حکایت با مثال خود

۲

خیالت اینکه با من باشی و از دیگران پنهان

مگر در سینه چاکم درآیی چون خیال خود

۳

چنان بی طالع از یارم که فالی هم اگر گیرم

فرو شویم باشک نا امیدی نقش فال خود

۴

من خونین جگر را سوخت گویی کوکب طالع

که همچون نافه دور افتادم از مشکین غزال خود

۵

چو اهلی بر سر راهش مدام آیم که تا باری

سلامی گویم و هرگز نمی یابم مجال خود

تصاویر و صوت

نظرات