
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۶۵۱
۱
تا عشق از آن ما شد بخت از جهان بر افتاد
تا ملک حسن از او شد مهر از میان بر افتاد
۲
حسنش که بود پنهان برقع فکند ناگه
شور از جهان بر آمد عشق نهان بر افتاد
۳
تا خانه کرد آن مه در کوچه خرابات
بسس خانمان فروشند بس خاندان بر افتاد
۴
باران عشق آمد پایم بگل فروشد
سیل بلا بر آمد بنیاد جان بر افتاد
۵
از نام ما نشانی در خاطر که ماند؟
ما را که همچو اهلی نام و نشان بر افتاد
تصاویر و صوت

نظرات