
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۶۷
۱
چون شمع اگرچه آنمه مهرش گداخت ما را
برق چراغ حسنش جان تازه ساخت ما را
۲
ما را ز در سگ او گر راند ازو نرنجیم
ما قلب نارواییم او هم شناخت ما را
۳
در کوی عشقبازی داویست هر دو عالم
چشم فضول ننشست تا در نباخت ما را
۴
از شوق نعل اسبش سر خاک راه کردیم
وان مه ز ناز توسن بر سر نتاخت ما را
۵
اکسیر عشق اهلی زر می کند مسیحا
در کوره محبت زانرو گداخت ما را
نظرات