
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۶۷۷
۱
هر کس که بدان سرو قباپوش نشیند
سودا زده برخیزد و مدهوش نشیند
۲
از گرد میفشان برخ آن کاکل مشکین
ترسم که غباری به بناگوش نشیند
۳
شهباز ترا صید شود طرفه غزالی
کش مرغ سعادت بسر دوش نشیند
۴
گر بوبرد از مستی عشق تو فرشته
در حلقه رندان قدح نوش نشیند
۵
از سربنهد سرو سهی ناز جوانی
گر پیش تو ای سرو قباپوش نشیند
۶
در اشک خودم غرقه که سودای تویکدم
نگذاشت که دیگ دلم از جوش نشیند
۷
اهلی، لب از اوصاف گل خویش چه بندی
حیف که مرغی چو تو خاموش نشیند
نظرات