
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۶۷۸
۱
ذوق دیدار تو در جان بلاکش باشد
راحت کعبه پس از زحمت ره خوش باشد
۲
حاجت سوختنم نیست چه دورم ز لبت
ماهی از آب چه شد دور در آتش باشد
۳
با پریشانی خود شادم از آن میترسم
که ز من طبع شریف تو مشوش باشد
۴
دیدهٔ پاک من اندیشه ز دوزخ نکند
غم از آتش نخورد سکه چو بیغش باشد
۵
اهلی آن شوخ اگرش مهر و وفا نیست مرنج
مردمی کم طلب از هرکه پریوش باشد
نظرات