
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۶۸۸
۱
گر آه کشم آن سگ کویم بسر آید
کز آه من سوخته بوی جگر آید
۲
از ضعف چنانم که اگر ناله کشد دل
بیهوش شوم تا نفسی چند بر آید
۳
دایم برهت پیش صبا دیده گشایم
باشد که دمی گردی از آن رهگذر آید
۴
از درد تو چون ناله کنم خلق بگریند
هر ناله که از درد بود کار گر آید
۵
جایی که کشی تیغ پی قتل محبان
اهلی اگرش ره بود اینجا بسر آید
نظرات