
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۶۹۱
۱
مرا که گبر و مسلمان نظر پرست شناسد
خوشم که هر کسی ام انچنانکه مست شناسد
۲
اگر چه مستم و رسوا ز طعن غیر خلاصم
بکوی میکده هشیار کو؟ که مست شناسد
۳
مخوان ز کعبه به دیرم که خاطری ننشیند
کبوتر دل من منزل نشست شناسد
۴
کجاست دست و ترنجی که منکران زلیخا
نظر اگرچه بدزدند دست دست شناسد
۵
شکستن دل ازو از دل خراش عیان است
کسیکه ره برد این ناله آن شکست شناسد
۶
خراب جرعه جام توام بخاک میفکن
که قدر دردی می رند می پرست شناسد
۷
بغیر دار فنا همت بلند تو اهلی
اگر بعرش برآید مقام پست شناسد
نظرات