اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۶۹۹

۱

چشم صاحبدل نظر چون بر رخ گل می‌کند

از جمال گل قیاس حال بلبل می‌کند

۲

هرکه را چون کوهکن لعل لب شیرین هواست

بار کوه غم به یاد او تحمل می‌کند

۳

عاشقی کز زهره‌رویان دل به وصل آلوده کرد

گر ملک باشد که عشق او تنزل می‌کند

۴

در دل پاکان که از روی صفا آیینه است

مدعی ناپاکی خود را تعقل می‌کند

۵

جز به خاک کوی او اهلی نیارد سر فرو

آسمان بیهوده از وی این تخیل می‌کند

تصاویر و صوت

نظرات