
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۱۱
۱
فیروزی بخت همه کس لعل تو بخشید
فیروزه ما بود که هرگز ندرخشید
۲
چشم همه بر راه تو بازاست و تو از ناز
یکچشم زدن رو ننمایی چو مه عید
۳
هرچند که دوری ز نظر یاد وصالت
هرگز نظری از دل ما دور نگردید
۴
بی داغ محبت نتوان رفت ز عالم
خوش وقت کسی کز چمن عمر گلی چید
۵
جان بنده خلق خوش ساقی است که هرگز
از بی ادبی های من مست نرنجید
۶
اهلی رسی از عشق مجازی به حقیقت
گر یار به تحقیق شناسی نه بتقلید
نظرات