
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۱۲
۱
نظاره بین که عاشق بیچاره میکند
جان داده همچو صورت و نظاره میکند
۲
گر من جگر کباب شدم این نه از من است
آن چشم مست بین که جگر پاره میکند
۳
حیران آن لبم که مرا کشت و زنده کرد
کی عشوه چاره من بیچاره میکند
۴
کوی تو جنت است ولی مدعی به مکر
شیطان صفت ز جنتم آواره میکند
۵
آمد زقتل دمبدم آن غنچه لب به تنگ
تمهید قتل خلق بیکباره میکند
۶
اهلی اگر جمال تو را گوید آفتاب
تشبیه آفتاب به سیاره میکند
نظرات