
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۲۱
۱
هرگز از کوی تو کس دور بشمشیر نشد
هرگز از دیدن دیدار تو کس سیر نشد
۲
گام بر سبزه باغ طربش باد حرام
هرکه در راه وفا بر سر شمشیر نشد
۳
صید نخجیرگه عشق به کامی نرسید
تا به چابک صفتی در دهن شیر نشد
۴
دست ساقی بکرم در همه وقت است بلند
هرگز از دور فلک دست کرم زیر نشد
۵
زود رفت از بر ما یار و دل اهلی زار
سوخت از دوری او گرچه بسی دیر نشد
نظرات