اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۷۲۵

۱

خوش آنکه دل زغم هجر بر کناری بود

زیمن وصل تو فرخنده روزگاری بود

۲

هزار زخم اگر میرسید خوش بودم

که مرهم دلم از وصل چون تو یاری بود

۳

تو آن گلی که فلک با وجود یوسف هم

به نوبهار تواش چشم انتظاری بود

۴

دلم زهجر تو شد همچو غنچه پژمرده

خوش آنکه همچو نسیمت بمن گذاری بود

۵

تنم بباد فنا شد ولی خوشم کآخر

ز راه ما و تو برخاست گر غباری بود

۶

کس این زمان نشمارد بهیچ اهلی را

خوش آنکه پیش سگان تو در شماری بود

تصاویر و صوت

نظرات