اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۷۳۰

۱

شد سگش یار رقیب و جور با خود می‌کند

با بدان هر کو نکویی می‌کند بد می‌کند

۲

سرو من در باغ و نگشاید در من باغبان

باغبان هم ناز بر من زان سهی‌قد می‌کند

۳

در بیابان عدم سر می‌نهم دیوانه‌وار

زلف چون زنجیر او بازم مقید می‌کند

۴

می زدن کی از سفال آن سگ کو حد ماست

ما چه سگ باشیم او خود لطف بی‌حد می‌کند

۵

سر بنه بر آستان او به امید قبول

گر قبولت می‌کند اهلی و گر رد می‌کند

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۳۰۲

نظرات