
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۳۲
۱
هر شمع جمالی که بر افروخته باشد
پروانه او جان من سوخته باشد
۲
چشم از تو که پوشد مگر آن طفل که چون زاد
از مادر ایام نظر دوخته باشد
۳
خواهد به نثار قدمت دیده من ریخت
لعلی که بخون جگر اندوخته باشد
۴
میخانه ما کعبه فیض است کز آنجا
صد تیره درون شمع دل افروخته باشد
۵
در مهر و وفا حاجت آموختنش نیست
اهلی که وفا از ازل آموخته باشد
نظرات