
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۳۳
۱
گنجی است عشق کز وی صد جان هلاک گردد
صد دل خراب گردد صد سینه چاک گردد
۲
صافی دلان کدورت بر دل ز کس ندارند
باشد که مدعی را آیینه پاک گردد
۳
هر کسکه دیده باشد چون عشق رستخیزی
از فتنه قیامت کی هولناک گردد
۴
در کوی آن پریوش صد سر ببرگ کاهی
دیوانه است کآنجا بی ترس و باک گردد
۵
پیش سگانش افکن اهلی دلت که از وی
فیضی رسد بغیری به زانکه خاک گردد
نظرات