
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۵۴
۱
مرا بکوی تو شوق از در نیاز آورد
بیا که شوق تو ما را ز کعبه باز آورد
۲
چو لاله داغ بخود سوختم ز کوره عشق
مرا غم تو درین کوره گداز آورد
۳
غرور حسن مه و سرو ناز بشکستی
شکست هرکه به پیش تو کبر و ناز آورد
۴
خیال قبله روی تو آسمان چون بست
فرشته را بهوای تو در نماز آورد
۵
نیازمند توام از درم چه میرانی
بخود نیامدم اینجا مرا نیاز آورد
۶
لطیفه دگرست این نه حسن ایخواجه
که روی خاطر محمود در ایاز آورد
۷
نبست زخم دل از بهر دلخوشی اهلی
ز روی غیر، در دل بهم فراز آورد
نظرات