اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۷۶۷

۱

یاران همه مست و خبر از خویش ندارند

پروای خمار من درویش ندارند

۲

جان کندن فرهاد چه دانند که چون است

آنها که چو من کوه غمی پیش ندارند

۳

درد دل خود با که بگوییم که یاران

با ما بجز از سرزنشی بیش ندارند

۴

یوسف نکند یاد ز یعقوب که خوبان

بیگانه نهادند و غم خویش ندارند

۵

حق نمک خنده شیرین نشناسند

کافر نمکانی که دل ریش ندارند

۶

با نوش لبان خرمگسانند رقیبان

اهلی مطلب نوش که جز نیش ندارند

تصاویر و صوت

نظرات