اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۷۷۸

۱

دل ز فریب گلرخان بی تو شکیب چون کند

کیست که خار خار تو از دل ما برون کند

۲

هجر تو جانگداز شد وصل تو جانگدازتر

کار دلم ز دست شد هم تو بگو که چون کند

۳

گر بچمن گذر کنی گل چو بتان ز رشگ تو

چهره خود بناخنان پیش تو غرق خون کند

۴

چند برانی ام ز در چون سگ و بازخوانی ام

کی سگ آزموده را کس دگر آزمون کند

۵

بوی جنون اگر دمد از دم عاشقان چه شد

هرکه نشست با پری چون حذر از جنون کند

۶

اهلی خسته درد تو هم ز تو می کند نهان

زان رخ زرد خویشرا پیش تو غرق خون کند

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۳۲۰

نظرات