
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۷۹۱
۱
کیست کو خاک ز بیداد تو بر سر نکند
مگر آنکسکه سر از جیب عدم برنکند
۲
عشق باران بلایسیت که در روی زمین
هیچ جا نیست که از خون جگر تر نکند
۳
کعبه جان مرا عشق تو آتشکده ساخت
عشق با جان من آن کرد که کافر نکند
۴
مست گریان که بخاک قدمت روی نهد
آبرو چیست که با خاک برابر نکند
۵
هرکه کشت آن لب میگون به خمار ستمش
آه اگر دفع خمارش می گلگون نکند
۶
ای دل ساده گر او گفت که من زان توام
آن محالی است که کس غیر تو باور نکند
۷
گر دلت نافه صفت عشق نسوزد اهلی
طیب انفاس تو آفاق منور نکند
نظرات