
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۸۰
۱
یامن ناصبور را سوی خود از وفا طلب
یاتو که پاکدامنی صبر من از خدا طلب
۲
روزشکار چون خورد بر دل صید تیر تو
گر طلبی خدنگ خود از دل ریش ما طلب
۳
درد تو می کشد مرایا به کرم دوا کنش
یا قدری فزون ازین تا نکنم دوا طلب
۴
آه چه پوشم این سخن وه که بکام غیر شد
آنچه دل من از خدا کرد بصد دعا طلب
۵
خواب و خیال می برد در پی وصل تو مرا
فکر محال می کند مفلس کیمیا طلب
۶
ای دلم آشنای تو همدم غیر من مشو
غیر کی آشنا شود، هم دل آشنا طلب
۷
همنفسان دوست را مستی وصل بس بود
ساقی اگر کرم کنی اهلی بی نوا طلب
نظرات