
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۸۰۵
۱
به تاج عشق سر آدمی عزیز بود
اگرنه عشق بود آدمی چه چیز بود
۲
تمیز خدمت اصحاب دل سگ آدم کرد
سگ است بهتر از آن کس که بی تمیز بود
۳
به نوبت است درین بزم جام وصل دلا
اگر نصیب شود دولت تو نیز بود
۴
چو ذره ظن مبر ای دل که پیش آن خورشید
هزار همچو تو را قدر یک پشیز بود
۵
تو گر به اهلی بی زر نظر کنی لطف است
وگرنه هرکه تو بینی بزر عزیز بود
نظرات