اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۸۰۷

۱

کمال صنع الهی در آن جمال بود

که حسن و خال و خطش جمله بر کمال بود

۲

کرا مجال چو پروانه وصل آن شمع است

وگر مجال بود بودنش محال بود

۳

به تیره بخت اجل گر چو برق برگذری

سعادت ابدش رهنمای حال بود

۴

بیک نظر که کند آفتاب محو شود

غبار ظلمت اگر صدهزار سال بود

۵

چو چنگ رشته جانم ز گوشمال گسست

نوازشی بنما چند گوشمال بود

۶

خیال لعل تو جان را بشهد جان پرورد

حرام بادش اگر بی تو می حلال بود

۷

بپوش شمع رخ ای نور دیده از اهلی

که نور دیده او شمع این جمال بود

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۳۲۶

نظرات