اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۸۲۰

۱

شهسوارا، ز من سوخته خرمن مگذر

تا سرم خاک نسازی ز سر من مگذر

۲

خون کس دامن پاک تو نگیرد هرگز

از سر کشته خود برزده دامن مگذر

۳

در دل تیره اگر میگذری دوری نیست

نور چشم منی از دیده روشن مگذر

۴

سر من گفت عدو لایق فتراک تو نیست

از سر دوست ببدگویی دشمن مگذر

۵

آتشی می فکند روی تو در خرمن گل

ای گل تازه عرق کرده به گلشن مگذر

۶

تاب دود دلت از سینه اهلی نبود

تو گل گلشن جانی سوی گلخن مگذر

تصاویر و صوت

نظرات