اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۸۴۰

۱

در دل آمد یار و گشت از دیده غمدیده دور

بیش از آن نزدیک شد در دل که گشت از دیده دور

۲

من به بویی زنده ام جانی ندارم دور ازو

مدتی دیرست کز من جان من گردیده دور

۳

گر کشد آن مه مرا دستش مگیر ای همنفس

مردنم بهتر که یار از من شود رنجیده دور

۴

مستم و شوریده و سرگرم آغوش توام

ای پری گر عاقلی باش از من شوریده دور

۵

ای نصیحتگو میا نزدیک کز سودای عشق

اهلی شوریده خود را از دو عالم دیده دور

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا اهلی شیرازی به اهتمام و تصحیح حامد ربانی ۱۳۴۴ - تصویر ۳۸۵

نظرات