
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۸۴۴
۱
از تیر تو در خاک طپد مرغ هوا باز
از خاک مگر می طلبد تیر ترا باز
۲
از من چه رمیدی چکنم بهر تو یارب
مرغی که شد از دست نیاید به دعا باز
۳
در خشم روی بی سبب و مهر نمایی
ما دیگرت آریم بصد مهر و وفا باز
۴
هرگز نرود از دلم آن مهر نخستین
هرچند که دیدم همه عمر از تو جفا باز
۵
دور از درت آندل که کدورت زده گردید
بالله که صدش کعبه نیارد بصفا باز
۶
اندیشه وصلش نبود کار من و تو
اهلی مگر این کار گذاری بخدا باز
نظرات