اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۸۴۵

۱

مهی که چشم امیدم بسوی اوست هنوز

چراغ خلوت دل شمع روی اوست هنوز

۲

اگرچه در طلبش سوخت جان و شد برباد

غبار سوخته در جستجوی اوست هنوز

۳

بدان پری برسان ای نسیم بهر خدا

که دل در آتش حسرت ببوی اوست هنوز

۴

نماند لیلی و جان شکسته مجنون

اسیر حلقه زنجیر موی اوست هنوز

۵

چو شمع اگر همه عمرم در آرزو سوزد

هوای زندگی ام آرزوی اوست هنوز

۶

اگرچه یار نبخشد امید کس هرگز

امیدواری اهلی بسوی اوست هنوز

تصاویر و صوت

نظرات