
اهلی شیرازی
شمارهٔ ۸۴۷
۱
هرچند که چون شمع مرا سوختهای باز
شادم که چراغ دلم افروختهای باز
۲
بگشا به من از روی کرم گوشه چشمی
کز هردو جهان چشم مرا دوختهای باز
۳
خندی به رخ مردم و سوزی دل عاشق
این شیوه شیرین ز که آموختهای باز
۴
یارب تو چه شمعی که به تاثیر نگاهی
در سینه دل ریش مرا سوختهای باز
۵
بس دانه فشانی که کند چشم تو اهلی
کز تخم غمش خرمنی اندوختهای باز
تصاویر و صوت

نظرات