اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شمارهٔ ۸۶۸

۱

گو جام جم مباش، سفال شراب بس

لب تشنه را ز هر دو جهان یکدم آب بس

۲

حرف محبت است مراد از جهان رقم

یک نکته فهم گر کنی از صد کتاب بس

۳

ای آفتاب حسن نگاهی مرا بس است

در کار ذره یک نظر از آفتاب بس

۴

در جان من نشین و بچشم کسان مرو

ای گنج حسن جای تو جان خراب بس

۵

کنجی و ساقیی و شرابی و همدمی

از نسخه زمانه همین انتخاب بس

۶

بودم ز شمع خویش چو پروانه مضطرب

آتش بمن فکند چه گفت اضطراب بس

۷

وصلت کجا و دیده بیدار از کجا

اهلی اگر خیال تو بیند بخواب بس

تصاویر و صوت

نظرات